بسم الله الرحمن الرحیم

امشب تنهام. تنهای تنها. اومدم سراغ این خونه ی قدیمی و رفتم سراغ نظرات و بلاگ. خیلی دردناک بود. همه چیز داشت. از فحش و ناسزا بگیر تا تبریک و چاق سلامتی. مهمتر از اینها آدمهایی بودن که معلوم نیست الآن کجان. چکار میکنن.

شاید دیگه هیچ کدومشون وبلاگ خون و وبلاگ نویس نیستن. شاید دیگه کسی نمینویسه. شایدم جاهای دیگه مینویسن. 

منم خسته ام. خیلی خسته. 

خداااا