مرگ تدریجی با شیب غیر ملایم
م, [16.11.19 14:49]
م, [16.11.19 14:17]
بسم الله الرحمن الرحیم
از مرگ تدریجی تا مرگ ناگهانی
این داستان واقعی است.
1) یادم میاد چند سال پیش با یکی قرار داشتم. یه مقدار زودتر رسیدم سر قرار ئ مجبور شدم کمی قدم بزنم. تلفنم زنگ خورد و گفت: کارم طول کشیده و من یه ربع دیر تر میرسم.بازم دمش گرم که خبر داد. یه کم شعاع حرکتم رو بیشتر کردم. به یه کفاش رسیدم که گوشه ی خیابون نشسته بود و مشغول کار بود. نزدیک رفتم و سلام علیک کردم. به گرمی جوابم رو داد. میخواستم باهاش حرف بزنم. گفتم حاجی چند میگیری واکس بزنی؟ گفت 1000 تومن. کفشا رو درآوردم و دادم بهش و یه جفت دمپایی داغون وصله خورده با سایز چهل و قبر پوشیدم. یعنی خیلی حرفهای بود طرف.بزرگترین سایز رو گرفته بود تا به پای همه بخوره. همون موقع یه بنده خدایی اومد. با لباس خاکی و داغون. به نظرم کارگر میومد.گفت حاجی این کفشم پاره شده. چقدر میگیری بدوزی؟ یه نگاهی بهش کرد و گفت؟ 1500تومن. طرف پشت به ما کرد و دست کرد تو جیبش.فکر کنم پولهاش رو نگاه کرد. نشست پیش کفاش و گفت میشه هزار بگیری؟ بیشتر نمیتونم بدم. کفاش با لبخند گفت چرا نمیشه. هزار بده.
2) با خودم فکر کردم که چقدر ما راحت از کنار بعضی چیزا رد میشیم.راحت میگیم پونصد تومن و اصلا برامون مبلغ قابل توجهی نیست.این دو سه روز خیلی بحث بنزین و گرون شدنش داغه. هرجا که میری صحبت اول و آخر مردم همینه. بعضیا با فحش میگن و بعضیا با ناراحتی و نا امیدی حرف میزنن. راستش به نظرم گرون شدن و یا گرون کردن بنزین خیلی غیرمنطقی نیست. در شرایطی که هممون میدونیم قیمت یه بطری آب معدنی نیم لیتری از بنزین بیشتره باید یه فکری میشد.اما چیزی که برای همهی اونهایی که ناراحت و معترضن مهمه اینه که با چه عقل ومنطق و پشتوانه ای این اتفاق افتاده.(اصلا به زمانش که شب عید بوده کاری ندارم) اما واقعا این مقدار گرون شدن عقلی و منطقیه؟ دولت خیلی راحت میاد و میگه فقط دو هزار تومن گرون کردیم. میاد و میگه به خاطر مردم گرون کردیم. آیا واقعا مردم الآن خوشحال و راحتن؟ خیلی با خیال راحت میان و میگن حقوق ها را بیست درصد اضافه کردیم. اما آخه مگه همهجامعه کارمندن؟ ما کارگر نداریم؟ معنی پونصد تومن رو اون کار گر میفهمه. معنی هزار تومن و هزار و پونصد تون و دو هزار و سه هزار تومن رو اون کارگر میفهمه. معنی گرون شدن رو کسی میفهمه کهبه خاطر 500 تومن بالا و پایین میره توصف های طولانی میایسته.معنی دو هزار تومن بالا تر رو اونی میفهمه که پشتش رو به ما میکنه و پولهاشو نگاه میکنه و برمیگرده و از سر ناچاری عزت نفسش رو زیر پا میذاره و میگه میشه کمی کمتر بگیری...برای این جماعت خورد کردن مردم و له کردنشون زیر بار تورم راحت ه اینها از جنس همونهایی هستن که میگفتن چرخ اقتصاد باید بچرخه ولو اینکه یه عده زیر اون چرخ له بشن. اینها میان و میگن انقدر به حساب خونوار ها واریز میکنیم سرتون رو میشکنیم و تو دامنتون گردومیریزیم. میخواید ما اون رو به حسابتون بریزیم و منتش رو رو سرمون نزارید؟؟؟
3) چقدر تناقض زیاد شده. چقدر دروغ زیاد شده. چقدر عوام فریبی زیاد شده. ی مسئولی میاد و میگه در سال 98 هیچ تغییری برای حامل های انرژی نداریم و همه چیز مثل سال 97 حساب میشه. راستم میگفت. ما نفهمیدیم. همه چیز مثل سال 97. با همون شیب تورمی. گفتم شیب. یاد شیب افتادم. شیب!!شیبدار!!! بیخیال. بعد میان و تو یه برنامه یک طرفه تلویزیونی مدام تَکرار میکنن که آقای رییس جمهور اینو گفت آقای رییس جمهور اونو گفت. بدون اینکه یه مخالف که نه حتی یه منتقد رو دعوت کنن که بیاد و حرف بزنه. چه توقع بیجایی دارم از این که بیان و حرفهای یه منتقد رو بشنون. مگه گذاشتن درباره کرسنت منتقدی حرف بزنه؟ مگه گذاشتن درباره برجام منتقدی بیاد توی سیما و حرف بزنه؟ دلم میخواست بگم کاش مجلس میومد و کاری میکرد اما چه توقع بیجایی دارم از مجلسی که برجامش را در بیست دقیقه تصویب کرد. اصلا شاید منتقدی وجود نداره یا هر کس هم که زبان به انتقاد باز کرد با صد انگ و لقب بی سواد و بیشناسنامه و بی هویت دهانش رو بستن. پناه میبرم به خدا از بستن دهان منتقدان.
4) ما این چند سال عادت کردیم. به خیلی چیزها عادت کردیم.به تورم عادت کردیم. به فشار اقتصادی عادت کردیم. به دزدیهای از بیت المال عادت کردیم. به فرار مفسدان عادت کردیم.انقدر این تیر و طایفه به مردم دروغ گفتن که به دروغ گفتن هاشونهم عادت کردیم و اگر یه حرف راست بزنن برامون خیلی عجیبه. راستش تلخه گفتنش امااینها این چند سال ما رو عادت داده بودن به مرگ تدریجی. اما الآن کار از مرگ تدریجی گذشته. همونجور که از شیب ملایم گذشته.