بسم الله الرحمن الرحیم.
شما بدهکارید نه طلبکار
۱)گاهی جای خیلی چیزها با هم عوض میشود. جای راست و دروغ. جای خوبی و بدی. زشتی و زیبایی.خادم و خائن.  اصلا جای خیلی از آدم ها هم با هم عوض میشود. جوری هم عوض میشود که اصلا انگار تغییری نبوده و همه چیز سر جای خودش است. حتی جای طلبکار و بدهکار. بدهکارها طلب کار میشوند و طلب کار ها بدهکار. 

۲)این روزها حال کشورم خوب نیست. نه این روزها؛که مدتهاست حال کشورم خوب نیست. یعنی مدتهاست که نمیگذراند حال کشورم خوب باشد. مدتهاست که آرامش را بر کشورم حرام کرده اند. مدتهاست که اسیریم. اسیر  تزویر و فریب. اسیر بیسوادی و بی کفایتی.اسیر زبان های چرب و نرم. اسیر گرگ های درنده. حال کشورم خوب نیست. یعنی نمیگذارند خوب باشد.
۳)همه چیز از آن روزی شروع شد که بیسوادها الگو شدند و الگوها بیسواد.دانشمندان و مشاهیر کشورم در حاشیه قرار گرفتند و حاشیه سازها و حاشیه دار ها وارد متن شدند. همه چیز از آنجا شروع شد که هیچ چیز سر جایش نبود. خاله زنک ها مشغول پچ پچ شدند و عوامفریب ها وارد میدان. گوش فلک را کر کردند و مدام تَکرار کردند دروغ هایشان را که حتی خودشان هم باورشان شده بود. همه چیز از آنجا شروع شد که خودشان هم باور کرده بودند که انگار همه کاره ی این ملتند حال آنکه توهم زدگانی بیش نبودند.
۴)جمع شدند دور هم. تَکرار کردند و خود را بر مردم غالب. تَکرار کردند و فریفتند و به تاراج بردند عمر و دارایی مردمان را. تَکرار کردند و  بر کرسی نشاندند عوامفریبیشان را. ظلمت و بی اعتمادی را .‌یاس و بی تدبیری را. تزویر و فریب را. اصلا همین ها بودند که تمام قد از دروغ و وعده های پوچ حمایت کردند تا جیبهای بی انتهایشان را پر کنند.‌پر کنند از پول شیوخ عرب و هم پیاله ای های لندن و پاریس نشینشان. حال بد این روز کشورم میراث اینهاست. 
۵)این روزها اینها بی حیا تر شده اند. سلبریتی های بیسوادی که حالا طلبکارند.طلبکارند از وضعی که خودشان ساخته اند‌. از وزیر و وکیلی که خودشان روی کار آورده اند. از بی تدبیری خودشان خسته شده اند. از تعفنی که خود ساخته اند تهوع گرفته اند. راستش خسته شده اند از خودشان. میخواستم بگویم شاید خسته شده اند از چپاول مردم که دیدم سیری ندارند این قوم پست بی حیا که این روزها معافیت مالیاتی هم هدیه داده شد به آنها. هر چه میخورند حار تر میشوند. اصلا اینها مسئول خون مردمند. مسئول تمام حوادثی که پیش آمده. مسئول تمام خونهایی که ریخته شده. مسئول یتیم شدن کودکان سرزمین من. مسئول بیوه شدن زنان سرزمینم.
مسئول اند. مسئول گریه های مادران سرزمینم در داغ فرزندانشان. اینها اصلا مسئولیت نمیدانند چیست. قدری به قر و فرشان برسند و چند آروغ روشنفکری بزنند و جیره و مواجبشان از آن سوی آبها برایشان برسد کافیست. 
۶)شما بگویید بامردم چه کرده اید. دروغی مانده که نگفته باشید؟ دروغ ها که گفته اید اما آیا صدای مردم را هم شنیده اید؟ انتقادی را تاب آورده اید. برای خواست مردمتان حرف زده اید؟ خنده ام میگیرد.مردم شما؟؟؟؟
اصلا مردم میفهمید. وکیل الرعایا نیستید. وکیل الدوله ای هستید که کسب و کارتان بهم ربخته و حنایتان دیگر رنگی ندارد. 
شما به کاسبیتان برسید. فقط لطفا قدری خفه شوید.
۷)حال کشورم خوب است. حال کشورم بهتر میشود. بیماری که شناخته شود درمان راحت تر است. مرض مشخص شده. درد مشخص شده. پرهیز لازم است. درد درد بیسوادیست. درد ادعاست. ادعای روشنفکری. درد درد دروغ است و تزویر و فریب. درد درد رو دادن بیش از حد به چند انگل و  عجوزه و عفریته ی سلبریتیست که در جان و تن میهنم نفوذ کرده اند. پرهیز و دارو لازم است. پرهیزش با مردم و دوایش با نظام.

گاه گاهی با محبت قاطعیت لازم است
تن اگر بیمار شد یعنی حجامت لازم است
سید مهدی حسینی 
۱۳۹۸/۹/۱۲