بسم الله الرحمن الرحیم
بی بهانه
۱)گاهی اوقات ما آدمها نیاز به تغییر داریم. نیاز به عوض شدن. نیاز به زیر و رو شدن. گاهی اوقات ما آدمها دچار هزار جور درد و مرض میشویم. گاهی این درد ها جسمی هستند و گاه روحی. اما شاید هرکدامشان برای ما تلنگری باشند تا بخود بیاییم و مغرور نشویم. شاید میخواهند حواسمان جمع شود و برگردیم.
۲)زمانش مهم نیست. هرگاه که وقتش باشد میشود. گاهی روز و گاهی نیمه شب. یکباره پیش می آید. کافیست حالت خوب نباشد. از همه ببری و دل بکنی. بدانی همه چیز آنجاست. درد و دوا و درمان و همه و همه آنجاست. آن وقت بیخودی دور خودت میچرخی که چیزی نگویی اما همه اش گول زدن است. چاره ای نداری. باید بروی. زمانش مهم نیست. حتی اگر نیمه شب باشد.
۳)نیمه شب.حرم. خلوت.آرامش. سکوت. . همه چیز اینجاست. آرامش. سکوت. چه لذتی دارد که نیمه شب کشیده شوی و بیایی حرم. قدم بزنی کنار ضریح. با نگاهت حرف بزنی و با سکوتت التماس کنی. حرم. سکوت. بانو. وساطت. شفاعت و  خدایی که در این نزدیکیست...
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ
از رگ گردن نزدیک تر.
 ۴)نیمه شب است و حرم. بنده ای گناهکار و عاصی. خسته و درمانده. آمده است در پناه گاه امن الهی. مقر است به درگاه او. معترف است و میگوید. زمزمه دارد با خودش. نه!با خدایش. نجوا میکند که بد بنده ای هستم. بد کردم. صدایم بلند است که ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي 
کاش صدا میزد که بخشیدم فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. 
۵)حرم اهل بیت. قم. حرم فاطمه معصومه. اما امشب عجیب دلم گرفته. عجیب دلم حرم میخواهد. حرمی که از باب الجوادش وارد شوی. دست بر سینه بگذاری. سلام دهی. به امام غریب
آرام زمزمه کنی:

اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.
بعد هم بگویی
آمدم ای شاه پناهم بده...
پناه میخواهم...